• وبلاگ : داستان يک زندگي
  • يادداشت : پایان آموزش
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام
    هر سه تا مطلب رو خوندم . منم دفاتر خاطراتي دارم که بعضي از خاطراتم رو داخل اون مينويسم . خاطراتي بعضا عجيب خيلي عجيب ولي عمق اونا رو من فقط ميفعمم نه کس ديگه و خيلي از صفحات خالي از ناگفته ها که نميتونستم بنويسم . خدا رو شکر .
    تو اين مدت نميتونم خيلي به ديگران سر بزنم آخه سرم به بعضي کارهاي اساسي مشغوله بخاطر همين هم دير به دير مطلب مينويسم و خيلي کم به وبلاگهاي ديگه سر ميزنم . تنها وبلاگي که مرتبا و در اولين فرصت مراجعه ميکنم وبلاگ شماست . تو هم زرنگ شدي چند تا چند تا مطلب مينويسي ولي من سعي ميکنم مطالبت رو از دست ندم . موفق باشيد .دوست داشتم براي هر مطلب جدا گانه بنويسم ولي فرصت کافي ندارم .