• وبلاگ : داستان يک زندگي
  • يادداشت : آخرین سال تحصیل در روستا..
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام
    مطالعه کردم .
    من فکر ميکردم بچهء سر به زير و ساکتي باشي مثل خود من ولي اين دفعه کشف کردم که يک مقداري تا دبيرستان شر هم بودي . من از کلاس اول دبستان تموم شرارتم يک باره ته کشيد باورت ميشه ؟ يک بچه اي که در فاميل به مهدي فضول مشهور باشه . بعضيا با موتور دنبالش کنن تا بگيرنش و حسابشو برسن ولي نتونن و و و که خيلاي مفصله يک دفعه به مدرسه بره و هميشه دست به سينه بشينه و جايزه هاي اخلاقي بگيره و...جريان زندگي من خيلي مفصل و عجيبه ولي مساله اينجاست که خيلي فرازهاش اونقدر غليظه که نميشه نوشت .